چند روزیه که در مورد تاثیر شخصیت مدیران و موسسان شرکتها یا همان برند شخصی و یا برند فردی این افراد بر روی کسب و کار آنها و میزان هم افزایی این دو برند مطالعه و تحقیق میکنم. به نتایج جالبی رسیدم. اگر از مهندسی معکوس که من این روش رو در زمان تحصیلم در مقطع کارشناسی در رشته مهندسی صنایع یاد گرفتم استفاده کنیم به نکاتی دست پیدا میکنیم که با تطبیق صد برند برتر در بسیاری از اون برندها مشترکه و ما هم میتونیم با شناختن این رموز و با توجه به استعداد و تلاشمون به درجهای از موفقیت برسیم و یک برند پر و پا قرص و در خور خودمون درست کنیم.
اما این رمز و رازها مسائل پیچیده و غیر قابل دسترسی نیستن اگه قبول ندارید یکی یکی با هم پیش میریم.
۱٫ خودمون و شخصیت و ضمیر خودمون رو بشناسیم.
۲٫ در مقابل جامعه چه مسئولیتی داریم این موضوع را مشخص و در گفته هامون بهش اشاره کنیم.
۳٫ اینکه دیگران در مورد شخصیت ما و کار ما چه می گویند چه خوب وچه بد !
۴٫ عادات حرکتی ما یا همان صدای بدن body language در هنگامی که شما صحبت نمی کنید.
۵٫ آداب کلامی و رفتاری شما.
۶٫ ظاهر فردی شما اینکه مثلا همیشه تیره می پوشید یا خیر و…..
خوب اینها که مسائل ساده ای هستن ولی برنامه ریزی برای این موارد کمی مشکل و شاید در ابتدای کار کمی وقت گیر باشه که به نتیجش می ارزه. اما برای برنامه ریزی در برندسازی شخصی و یا فردی هم روش هایی به ذهنم میرسه که به اونها هم اشاره می کنم.
و چند چیز دیگه که خیلی مهم نیست اما چگونگی ساخت برند فردی یا شخصی با دونستن این چند مورد درست نمیشه تمرین، گذشت زمان، صحیح و خطاها و همچنین داشتن علم برندسازی هم لازمه که من هم سعی میکنم تو مقالات و نقدهای دکتر برند این علم را به زبان ساده ولی علمی رواج بدم.
This Post Has بدون دیدگاه